Hisstori.ir هیس‌طوری | پویش کتابخوانی هیس طوری

Hisstori.ir هیس‌طوری سایت پویش کتابخوانی برای نوجوانان کشور در باب آشنایی با تاریخ تاریک استعمار است که در پانزده محور در قالب پانزده کتاب برگزار می شود. برای آشنایی با سایت Hisstori.ir  و نحوه ثبت نام پویش هیس طوری با ما همراه باشید.

سایت هیس‌ طوری زیر مجموعه کتابنو محسوب می شود و با هدف آشنایی نوجوانان دهه هشتادی کشور با سرگذشت استعمار در جهان طراحی و تاسیس شده است. برای آشنایی با مجموعه هیس طوری و شرکت در پویش کتابخوانی باید از شرایط ثبت نام و نحوه ثبت نام آشنایی داشته باشید. ما در این مقاله مشاور گروپ به بررسی هیس طوری و ماجراجویی های Hisstori ir می پردازیم.

Hisstori.ir هیس طوری

Hisstori.ir هیس‌ طوری مسئول برگزاری مسابقه کتابخوانی دهه هشتادی هاست. برای ثبت نام در سایت هیس طوری فقط کافیه شرایط ثبت نام رو داشته باشی و یه خط تلفن همراه که باهاش حساب کاربری بسازی! البته از علاقه و اشتیاق به کتابخونی غافل نشیم که رکن اصلی شرکت در این مسابقه ست.

توی هیس طوری اول باید در سایت هیس طوری ثبت نام کنی و حساب کاربری بسازی. بعدش با خرید کتاب های الکترونیکی مرحله خوندن کتاب ها رو پشت سر بذاری. توی سایت Hisstori.ir یه سری آزمون برای هر کتاب طراحی شده که باید در اون ها شرکت کنی و کنش های هنرمندانه انجام بدی!

اگر نسبت به پست ها و مطالب سایت هیس طوری و دیگر شرکت کننده ها واکنش نشون بدی و حضور فعال داشته باشی، بسته به نوع فعالیتت سکه و مدال و جایزه دریافت میکنی.یادت باشه اگر از دوستات هم دعوت کنی توی این پویش همراه باشن سکه و جایزه بیشتری میگیری. آخر این پویش کتابخوانی هم مثل شاهنامه خوشه و قراره کلی جوایز نقدی و غیرنقدی و کد تخفیف به افراد برگزیده مسابقه کتابخوانی هیس طوری اهدا بشه.

به گفته مهدی شریفی دبیر پویش کتابخوانی هیس طوری، واژه هیس‌طوری ایهام داره، یعنی از یک طرف این واژه در زبان انگلیسی به معنای تاریخه و از طرف دیگه اشاره به سرگذشت استعمار و فاجعه‌ های دردناکش داره که یکی از گوشه‌ های تاریک چند قرن اخیر جهان به‌ حساب میاد. در واقع اون بخشی از تاریخ که  استعمارگران تمایلی به افشای واقعیت ندارن و ترجیح میدن  همیشه تو سکوت باقی بمونه. یه جورایی رفتارشون در مواجهه با موضوع استعمار، شبیه به اینه که به دیگران میگن «هیس!»

این پویش حول محور مجموعه 15 جلدی «سرگذشت استعمار» نوشته مهدی میرکیایی برگزار میشه که به بحث تاریخ استعمار و اینکه کشورهای استعمارگر طی 400 سال گذشته چه اتفاقی رو در جهان رقم زدن، می‌پردازه.

مجموعه 15 جلدی سرگذشت استعمار شامل کتاب‌ هایی با عنوان‌ های سفر به آن سوی دریاها، گرگ‌ ها با چشم باز می‌ خوابند، شکار انسان، صلیب خونین، راهپیمایی اشک‌ ها، فاخته‌ ها لانه ندارند، سفر الماس، به دنبال کادی، افطار در کلیسا، گنج‌ های کلات، جوانه‌ های آتش، بازی بزرگ، ماجرو هنوز تمام نشده، فارغ التحصیل زندان و ملکه تهی‌دست، است.

شرایط ثبت نام Hisstori.ir هیس طوری

شرایط ثبت نام Hisstori.ir هیس‌ طوری شرایط سخت و پیچیده ای نیست. فقط کافیه نوجوان دهه هشتادی علاقه مند به کتاب و تاریخ باشی که از اول فروردین 80 تا اول فروردین 92 پا به این کره خاکی گذاشته 🙂 یعنی بازه سنی 9 تا 21 سال!

مهلت ثبت نام مسابقه هیس طوری

مهلت ثبت نام مسابقه هیس طوری تا آخر فروردین ۱۴۰۲ اعلام شده. یعنی میتونی از همین امروز که داری این مقاله رو میخونی شروع کنی و نهایتا تا آخر فروردین کلی سکه و جایزه و مدال جمع کنی تا برای اختتامیه مسابقه کتابخوانی هیس طوری آماده باشی.

حواست باشه از مراسم اختتامیه و اعلام برنده ها و اهدای جوایز اردیبهشت ۱۴۰۲ که انجام میشه جا نمونی!

ثبت نام Hisstori.ir

برای ثبت نام Hisstori.ir می تونی از راهنمای تصویری که در این قسمت آماده کردیم استفاده کنی و قدم به قدم با هم پیش بریم. اول می تونی از لینک موجود در جدول زیر استفاده کنی.

حالا مثل تصویر زیر روی گزینه شروع ماجراجویی بزن تا به صفحه ثبت نام Hisstori.ir  وارد بشی.

روی گزینه آبی ثبت نام بزن تا فرم ثبت نام برات نمایش داده بشه.

در کادر مشخص شده شماره تلفن همراهت رو وارد کن تا کد ورود برات پیامک بشه.

کد ارسال شده رو در کادر وارد کن و گزینه ادامه رو بزن تا حساب کاربری ت ساخته بشه.

هورا! موفق شدیم 🙂 برای اینکه بتونی توی آزمون ها شرکت کنی باید اطلاعات حساب کاربری رو ویرایش کنی و پروفایلت کامل باشه. فرم های لازم رو پر کن و برو سراغ خریدن کتاب ها. مجموعه ۱۵ جلدی کتاب های مهدی میرکیایی با عنوان «سرگذشت استعمار» برای این مسابقه کتابخونی در نظر گرفته شده.

با پرداخت هزینه کتابهای هیس طوری فایل کتاب رو به صورت الکترونیکی دریافت می کنی و  هر چه سریعتر مطالعه کتابها رو شروع کنی به نفعته. تا یادم نرفته بگم هزینه خرید 15 جلد کتاب الکترونیکی با تخفیف ویژه هیس طوری، 79/500 تومن اعلام شده.

جوایز مسابقه هیس طوری

جوایز مسابقه هیس‌ طوری خیلی متنوعه. مثلا با سکه ها و نشان هایی که در طول مسابقه دریافت می کنی می تونی مجوز حضور در جلسات مجازی با نویسندگان مطرح رو دریافت کنی. با دریافت بورسیه کارگاه نویسندگی مقدماتی و پیشرفته می تونی راه نویسنده موفق شدن رو یاد بگیری. مجوز شرکت در رویداد هزارتو یکی از خفن ترین جوایزیه که در نظر گرفته شده.

جوایز معنوی جای خود، اما کیه که بتونه از جوایز مادی بگذره؟ پویش هیس طوری لپتاپ و دوربین و تبلت و گوشی و ساعت و هوشمند و … کلی جایزه های دیگه هم در نظر گرفته که به نفرات برگزیده این مسابقه اهدا میشه.

حالا میگی چجوری سکه و نشان بگیرم؟ 15 تا کتاب بخرید و بخونید، 15 تا آزمون رو پشت سر بذارید، 15 تا کنش هنرمندانه در قالب های ساخت پادکست یا عکس‌ نوشت، نقاشی کمیک و تصویرسازی انجام بدید و 15 تا نظر کارشناسی ثبت کنید! همین! اطلاعات کامل روش دریافت سکه و نشان Hisstori.ir توی این اینفوگرافی نوشته شده.

تا الان که داری این مقاله رو میخونی ظرف مدت یک ماه بیش از ۴۰ هزار دانش آموز در سایت Hisstori.ir ثبت‌نام کردن! نزدیک به 8 هزار جلد کتاب به فروش رسیده است بیش از 1060180 صفحه از 15 جلد کتاب در 1590270 دقیقه مطالعه شده که عدد قابل توجهیه و این موضوع باعث خوشحالی ماست.

لیست کتاب های هیسطوری

در ابن بخش لیست کتاب های هیسطوری به همراه خلاصه ای از اون ها قرار گرفته. همونطور که می دونین این کتاب‌ ها توسط انتشارات مهرک (سوره مهر کودک و نوجوان) منتشر شدن و برای موفقیت توی این پویش کتابخونی هیستوری باید این کتاب ها رو مطالعه کنین 🙂

دتوی این کتاب ها به سفرهای استعمارگران که با نقشه براندازی، برده‌کشی و کسب ثروت و قدرت بوده، پرداخته شده. بسیاری از کشورها مثل انگلیس و فرانسه که از اول ثروتمند نبودن اما با استعمار و گرفتن اقتصاد، سیاست و فرهنگ کشورهای دیگه تونستن به کشورهای ثروتمند جهان تبدیل بشن.

کتاب اول: سفر به آن سوی دریاها

در کتاب سفر به آن سوی دریاها داستان روانه شدن دریانوردان پرتغالی به شرق آسیا برای دستیابی به طلا، ابریشم و ادویه روایت میشه. لشگرکشی که برای کشف قاره آمریکا و سرزمین‌های جدید در آفریقا انجام شد و نتیجه اون به استعمار در اومدن کشور هند با استفاده از قدرت نظامی پرتغالی‌ ها شد.

کتاب دوم: گرگ‌ ها با چشم باز می‌خوابند

کتاب گرگ‌ ها با چشم باز می‌خوابند تصویرگر رقابت کشورهای اروپایی برای دستیابی به ثروت قاره‌ های جدید کشف شده توسط اوناست.

کتاب سوم: شکار انسان

شکار انسان روایتی تلخ و البته تامل برانگیز درباره تجارت برده‌ داری رایج در قرن شانزدهم تا هجدهم میلادی و ظلم و ستمی که به دنبال اون به سرخ پوستان و سیاه پوستان وارد شد. تاجران پرتغالی و دیگر کشورهای اروپایی با پیوستن به این بازار ننگین و پرسود، به شکار انسان در آفریقا می‌ پرداختن و اونا رو برای کار در معادن و مزارع با سودی چند برابر بیشتر از هزینه خریدشون میفروختن!

کتاب چهارم: صلیب خونین

کتاب صلیب خونین روایتگر داستان ورود کشتی‌ های اروپایی به سرزمین‌ های جدید به بهانه گسترش دین مسیحیت، ممنوعیت تبلیغ اسلام در ممالک فتح شده، تبدیل کردن بومی‌ ها به کالاهای اروپایی و سرازیر شدن ثروت به کشورهای استعمارگره.

کتاب پنجم: راهپیمایی اشک‌ ها

در کتاب راهپیمایی اشک‌ ها از داستان کشف قاره آمریکا توسط کریستف کلمب و زندانی و شکار شدن بسیاری از سرخ‌ پوستان ساکن در اون به عنوان برده صحبت میشه. انگلیسی‌ ها، هلندی‌ ها، اسپانیایی‌ ها و بسیاری دیگر از کشور های اروپایی بعد از رسیدن به آمریکا، برای دست یابی به گنج هایی مثل طلا و نقره، سرخ‌ پوستان رو به زور از کشورشون پراکنده کردن.

کتاب ششم: فاخته‌ها لانه ندارند

در خلاصه کتاب فاخته ها لانه ندارند نوشته شده صدها سال پیش، هرساله جشن عجیبی در ایتالیا در شهر ونیز برگزار می شده. حاکم شهر در روز مشخصی با قایق به وسط دریا می‌ رفت. حلقه ازدواجی رو از جیبش بیرون میاورد، یه لحظه‌ اون رو به طرف دریا می‌ گرفت و بعد  با احترام اونو به درون آب مینداخت. حاکم به این صورت با دریا ازدواج می‌ کرد و صاحب دریا می‌ شد! این مراسم نشانه فرمانروایی ونیز بر دریا بود؛ شهری که دریانوردان مشهوری داشت و از تجارت دریایی به ثروت زیادی رسیده بود.

کتاب هفتم: سفر الماس

در ششم آوریل ۱۸۵۰ میلادی، رزم ناو انگلیسی “مدیا” برای انجام ماموریت بسیار محرمانه از بمبئی، بندری در غرب هندوستان، به مقصد انگلستان به راه افتاد. ماموریت مدیا انقدر سری بود که حتی ناخدا ” لاکر”، فرمانده رزم ناو، هم ازش خبر نداشت. فقط سه نفر از مسافران از راز این سفر آگاه بودن: “لرددالهوزی”، فرماندار انگلیسی کل هندوستان، همسرش و سروان مرزی، یک افسر انگلیسی که همیشه در کنار فرمانده کل حضور داشت.

کتاب هشتم: به دنبال کادی

ساحل‌نشینان رود سند به مردی انگلیسی، که با کت و شلوار و کلاه سفید در اطراف خونه هاشون پرسه می‌ زد، مشکوک میشن. انگلیسی‌ ها بیشتر مناطق هند رو تصرف کرده بودن؛ اما هنوز دستشون به سند نرسیده بود و خارج از قلمرو حکمفرمایی اون ها محسوب می شد.

خبر ظلم و ستم های انگلیسی‌ ها در مناطقی که اشغال کرده بودن، مخصوصا مالیات‌ هایی که از کشاورزها می‌ گرفتن، به گوش ساکنان اطراف رود سند هم رسیده بود. حالا مردم میدیدن که سر و کله یک مرد انگلیسی در سرزمین سند هم پیدا شده و تلاش میکنه سر حرف رو با مردم باز کنه و گاهی با دارو های کمی که همراهش داره به درمان بیماران اونها کمک می کرده.

کتاب نهم: افطار در کلیسا

سربازان “رستم”، آخرین پادشاه سلسله “آق قویونلو”، به دنبال پسر هفت ساله‌ ای به نام “اسماعیل” به لاهیجان اومده بودن. جاسوسان رستم بهش خبر داده بودن  اسماعیل که ماه‌ ها بود دنبالش میگشتی، الان تو لاهیجان مخفی شده. اما “کارکیا میرزا علی”، حکمران لاهیجان، قسم می‌ خورد که پای اسماعیل روی زمین گیلان نیست.

سربازان با شک و تردید زیاد از خانه حکمران بیرون رفتن. سومین بار بود که به دنبال اسماعیل به اون خونه میرفتن و هر بار کارکیا میرزا علی این قسم رو خورده بود و اون ها رو دست به سر کرده بود. در حقیقت حکمران اسماعیل کوچک رو تو سبدی گذاشته و از سقف یکی از اتاق‌ های خونه ش آویزون کرده بود تا پای اسماعیل روی زمین گیلان نباشه و اون قسم دروغ نخورده باشه!

کتاب دهم: گنج‌های کلات

“تهماسب”، بعد از هشت سال دوباره به قصری که پدرانش از آنجا بر سراسر ایران فرمانروایی کرده بودند وارد شد. وقتی که به سرسرای قصر پا گذاشت، پیرزنی که لباس خدمتکارها رو به تن داشت به طرف او دوید. اون رو در آغوش گرفت و در حالی که اشک می‌ریخت سر و رویش رو غرق در بوسه کرد.

تهماسب با تعجب، به این پیرزن نگاه می‌کرد؛ نمی‌دونست این پیرزن چطور جرئت کرده او رو در آغوش بگیره. اما خدمتکار پیر رهاش نمی‌کرد و دائم این کلمات رو تکرار می‌کرد: “آه فرزند عزیزم، یگانه فرزندم، فرزند دلبندم.”

تهماسب به چشم‌های خیس پیرزن نگاه کرد و بالاخره در چشم‌ های بی‌ رمق او نگاه مادرش رو شناخت. مادر تهماسب، همسر “شاه سلطان حسین”، ملکه ایران، وقتی که افغان‌ ها به قصر هجوم آورده بودن برای اینکه جونش رو نجات بده لباس خدمتکار ها رو پوشیده بود.

کتاب یازدهم: کتاب جوانه‌های آتش

“آغا محمدخان” که برای ادامه جنگ هاش به پول نیاز داشت هیچ فرصتی رو برای پول جمع کردن و به دست آوردن مال و ثروت از دست نمی‌ داد. تو یکی از سفرهاش از یه روستایی فقیری عصبانی شد و به یکی از جلادانش دستور داد گوش اون روستایی رو ببره.

مرد روستایی به جلاد التماس می‌ کرد که فقط نصف گوش رو ببره؛ در مقابل او هم حاضر بود چند ریال به جلاد بده. آغا محمدخان که صحبت‌ های او رو شنیده بود به طرف آنها رفت و به مرد روستایی گفت: اگر چند ریال دیگر روی آنها بگذاری و به خود من بدی، تو رو می بخشم اما…

کتاب دوازدهم: بازی بزرگ

مردی که خودش رو تاجری انگلیسی معرفی می‌ کرد همراه فردی هندی، که مثل سادات دستار سبزی به سر بسته بود و ادعا می‌ کرد نامش”سید کرامت علی” است، از تبریز به سوی استرآباد به راه افتاد. این دو مسافر در میان ترکمن‌ ها از حوادثی که در قفقاز رخ داده بود، جنگ‌ های ایران و روسیه و شکست سخت ایران صحبت می‌ کردند.

دو غریبه عجله‌ ای برای ادامه سفر نداشتند. آنها پس از دیدار با گروهی از ترکمن‌ها به ملاقات دسته‌ ای دیگه می‌ رفتن و در هر جمعی که می‌ نشستن اصرار داشتند تا هرچی که از شکست سنگین ایران توسط روسیه دیده بودن، رو تعریف کنند.

در حقیقت مردی که خود رو تاجر معرفی می‌ کرد “سروان آرتور کانالی”، افسر ارتش انگلستان بود که سفیر انگلستان در ایران اون رو مامور کرده بود تا اخبار شکست ایران و ضعف ارتشش رو بین ترکمن‌ ها و افغان‌ ها بازگو کنه و آنها رو به جدایی از ایران تشویق کنه.

کتاب سیزدهم: ماجرو هنوز تمام نشده

مردی که در ایستگاه قطاری در فلسطین روی بار و بنه‌ اش نشسته بود و انتظار می‌ کشید زمانی پادشاه سوریه بود. او منتظر ماموری انگلیسی بود تا او رو برای رسیدن به تاج و تخت تازه آماده کند. این پادشاه آواره ” فیصل” نام داشت.

انگلیسی‌ ها به شریف مکه قول داده بودند اگر علیه عثمانی قیام کند، پس از جنگ، حکومت کشورهای عربی رو به پسران او خواهند سپرد. آنها یکی از پسر های شریف مکه رو که فیصل نام داشت، برای حکومت در سوریه و پسر دیگرش به نام “عبدالله” رو برای عراق در نظر گرفتند. اما بعد از مدتی مجبور شدند فیصل رو از سوریه بیرون بیارن تا تاج پادشاهی عراق رو بر سرش بگذارند.

کتاب چهاردهم: فارغ‌التحصیل زندان

“هنری استنلی” زمانی برای روزنامه‌ ای در آمریکا خبرنگاری می کرد. او هیجان‌ انگیزترین اخبار و ماجراها رو از آفریقا برای دفتر روزنامه می‌ فرستاد؛ اما چند سالی بود که روزنامه‌ نگاری رو کنار گذاشته بود و شغل جدیدی پیدا کرده بود.

پادشاه بلژیک استنلی رو استخدام کرد تا سرزمین کنگو در قلب آفریقا رو برای اون بخره. استنلی راهی کنگو شد و شروع به معامله با سران آنجا کرد. او به رئیس قبیله‌ ها هدیه‌ هایی مثل دستمال کاغذی، کلاه، کت‌ های روشن و شیشه‌ های نوشیدنی می‌ داد و از آنها می‌ خواست برگه‌ هایی رو امضا کنند. در این برگه‌ ها قراردادی نوشته شده بود که رئیس قبیله، طبق آن، زمین‌ ها و جنگل‌ های اطراف رو به استنلی می‌ فروخت.

کتاب پانزدهم: ملکه تهیدست

جنگی تمام عیار آغاز شد! ناوگان انگلستان گلوله باران بندرهای چینی رو آغاز کرد. چینی‌ هایی که در تمام این سال‌ ها به فکر ساختن نیروی دریایی قوی نبودن نمی‌تونستن با قدرتمندترین نیروی دریای جهان مقابله کنن. یکی از افسران چینی راه‌ حلی پیشنهاد کرد: “تعدادی میمون رو به ساحل می‌ بریم. به پشت هر میمون هفت فتیله انفجاری می‌ بندیم و با قایق به کشتی‌ های دشمن نزدیک میشیم. فتیله‌ ها رو آتش می‌ زنیم و میمون‌ ها رو روی عرشه کشتی رها می‌ کنیم. اگر بخت با ما یار باشه، آتش فتیله‌ ها به بشکه‌ های باروت می‌ رسه و کشتی‌ های انگلیسی رو منفجر می‌ کنه.”

---

ما توی این مقاله مشاور گروپ سایت مسابقه کتابخوانی هیس طوری رو معرفی کردیم و نحوه ثبت نام Hisstori.ir رو یاد گرفتیم. امیدوارم همه شماهایی که این مقاله رو میخونین برنده بهترین جوایز پویش هیس طوری بشین و کلی پیشرفت کنین.

اگر سوالی گوشه ذهنتونه و نمیدونین از کی بپرسین میتونین روی کمک ما حساب کنین. فرقی نمیکنه چه روزیه، هر روز حتی روزهای تعطیل از 8 صبح تا 12 شب منتظر شنیدن صدای قشنگتون و آماده پاسخگویی به سوالاتتون هستیم.

از تلفن ثابت با مشاور گروپ تماس بگیرین

9099071613

اگر تلفن ثابت هم ندارین فدای سرتون! روی لینک خرید بسته های تماس مشاور گروپ بزنین تا خودمون همین حالا و نهایتا تا یک ساعت بعد از خرید بسته باهاتون تماس بگیریم.

سوالات متداول